به گزارش تازه‌نيوز، اوايل تابستان امسال، سرقت ميلياردي خانه‌اي در شمال تهران به پليس گزارش شد. زماني كه مأموران وارد صحنه سرقت شدند، دريافتند سارقان با تخريب در بالكن به شيوه «توپي زني» وارد خانه شده‌اند.

به نقل از ايران، مرد صاحبخانه كه از مسافرت برگشته و با سرقت از خانه‌اش مواجه شده بود، در تحقيقات گفت: چند روزي مسافرت بودم و زماني كه به خانه برگشتم، متوجه سرقت شدم. سارقان علاوه بر طلا و جواهرات و مقداري دلار، فرش ۲۴ متري ابريشمي‌ام را كه حدود ۵ ميليارد تومان ارزش دارد  به سرقت برده‌اند. به‌دنبال سرقت ميلياردي، تحقيقات پليسي آغاز شد و در بازبيني دوربين‌هاي مداربسته سرقت‌ها، تصوير متهمان به‌دست آمد. مردان نقابد‌ار، طراحان اين سرقت ميلياردي بودند و از آنجايي كه هم چهره ‌ايشان هم شماره پلاك خودرو پوشانده شده بود، مدركي براي شناسايي آنها به‌دست نيامد.

سرنخي از سارقان

در حالي كه مأموران بررسي‌ها براي شناسايي سارقان را در دستور كار خود قرار داده بودند، مرد ميانسالي چند روز بعد تماس گرفت و از سرقت خانه‌اش خبر داد. بررسي صحنه سرقت و دوربين‌هاي مداربسته نشان داد در اين سرقت نيز سارقان از طريق پنجره بالكن وارد شده و اين سرقت را مانند سرقت‌هاي قبل با ماسك انجام داده بودند، اما زماني كه يكي از آنها از خانه خارج شد تا سوار ماشين شود، ماسكش را از روي صورتش برداشت و همين موضوع باعث شد چهره‌اش ديده شود.

تصوير متهم جوان، زماني كه مورد بازبيني قرار گرفت، هويت او به‌دست آمد؛ مرد جواني كه براي لحظاتي نقاب از چهره برداشته بود، از سارقان سابقه‌داري بود كه بارها به اتهام سرقت روانه زندان شده بود.

با شناسايي هويت متهم جوان به نام آرش، تحقيقات براي دستگيري او و همدستانش به دستور بازپرس شعبه پنجم بازپرسي دادسراي ويژه سرقت ادامه يافت و در نهايت ۸ سارق جوان بازداشت شدند. در تحقيقات صورت گرفته مشخص شد آرش سردسته باند بوده و وسايل سرقتي را به چند مالخر فروخته‌اند. با اعتراف متهمان، مالخرها نيز شناسايي و دستگير شدند و تحقيقات براي دستگيري ساير اعضاي فراري باند ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با سردسته باند

شگردت براي سرقت‌ها چه بود؟

طراح تمامي سرقت‌ها خودم بودم، حواسم بود كه يك وقت همدستانم خطايي مرتكب نشوند كه لو برويم، گرچه با اين همه احتياط يك لحظه بي‌دقتي خودم، همه چيز را برملا كرد، اما همدستانم در هر سرقت جا به جا مي‌شوند و معمولاً يك سرقت در ميان با يك گروه ۴ يا ۵ نفره مي‌روم و سرقت بعدي را با گروه ديگر مي‌روم. در خيابان‌ها پرسه مي‌زديم و خانه‌اي كه چراغش خاموش بود  انتخاب مي‌كرديم. زنگ خانه‌ها را كه معمولاً طبقه اول بودند مي‌زديم و اگر كسي جواب نمي‌داد، از طريق بالكن و تخريب توپي در يا شكستن پنجره‌هاي خانه‌ها در طبقه اول يا دوم، وارد مي‌شديم.

گاوصندوق هم سرقت مي‌كرديد؟

هر چيزي كه ارزش داشته باشد. از پول و طلا و دلار گرفته تا فرش‌هاي نفيس ابريشمي و دستباف. گاوصندوق‌ها را سعي مي‌كرديم داخل خانه باز كنيم. همدستي دارم كه استاد باز كردن گاوصندوق است، اما اگر پيچيده بود، مجبور مي‌شديم كه با خودمان ببريم تا در فرصتي مناسب گاوصندوق را تخريب  و وسايل با ارزش را سرقت كنيم.

با وسايل سرقتي چه مي‌كرديد؟

طلا و سكه و دلار كه تكليفش مشخص است به مالخر مي فروختيم، اما فرش‌ها از آنجايي كه شناسنامه دار بودند و از طرفي مي‌دانستيم كه مشخصات فرش‌ها از طريق خود فرش فروش‌ها به همكارانشان اعلام مي‌شود، نمي‌توانستيم آنها را در ايران به فروش برسانيم. فرش‌ها را داخل خودرو جاسازي كرده و به مرز عراق مي‌برديم؛ در آنجا همدستي داريم كه فرش‌ها را از ما مي‌گرفت و در عراق با قيمتي مناسب به فروش مي‌رساند. اين‌طوري از طريق فرش‌ها هم ردي از خودمان به جا نمي‌گذاشتيم كه دستگير شويم.

ارزش اموال سرقتي چقدر است؟

پولي كه ما از اين سرقت‌ها به‌دست آورديم با ارزش اصلي كالاها فرق دارد، چون ما به‌عنوان دست دوم و سرقتي مي‌فروشيم و قطعاً پول كمتري گيرمان مي‌آيد اما حدود ۵۰ ميليارد تومان بود، البته مبلغ طلاهايي كه سرقت كرده‌ايم جداست.

سابقه داري؟

۵ بار تا به حال بازداشت شده ام و هر بار بعد از تحمل حبس آزاد شدم. يك سال قبل آخرين باري بود كه از زندان آزاد شدم و از همان موقع تصميم گرفتم باندي تشكيل دهم.

قاليشوي در لويزان

ترسي از دستگيري و مجازات نداشتي؟

احتمال دستگيري كه هست، اما من سعي مي‌كردم بموقع فرار كنم. آخرين باري كه از دست پليس فرار كردم، هنگام فرار، چون خيابان يك طرفه‌اي را به‌صورت خلاف مي‌رفتم، ۵ خودرو را  تخريب كردم.